انتخابات ۹۶: آرایش نیروها
نتایج تازهترین نظرسنجی مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران، که تصویر آن را در بالا میبینید، و نظرسنجیهای مداوم و بهنسبت معتبر آیپو نیز با آن همبستگی قابلتوجهی دارد، مؤید همان چیزیست که پیشتر نوشتهبودم، و در آن گفتهبودم مجموعهی راهبردها و راهکارهای طرفین اصلی نبرد ـــ تیم روحانی-جهانگیری از یکسو، و تیم رییسی-قالیباف از سوی دیگر ـــ نشاندهندهی آن است که برآورد هر دو تیم آن است که هیچیک از نامزدهای اصلی این نبرد توان ایجاد آن اجماعی را ندارد که بتواند کار انتخابات را در یکمرحله یکسره کند؛ لذا مفهومی بهنام «کاندیدای پوششی» مطرح شدهاست، که جبرانکنندهی آرائیست که ممکن است از هریک از اعضای تیمها ریزش کند و، بهعلاوه، از تعلقگرفتن آراء ریخته بهسبد رأی تیم رقیب هم جلوگیری میکند.
نتایج این نظرسنجی، البته، میتواند تبیینکنندهی چرایی برخی موضعگیریها در روزهای اخیر هم باشد؛ اینکه چرا روحانی بهسوی موضعگیریهای هیجانی متمایل شدهاست، ناشی از آگاهی از همین نظرسنجیهاست. در واقع، روحانی بهنیکی میداند اقبال عمومی بهاو در انتخابات سال ۹۲ ناشی از سه عامل اصلی بود: حمایت هاشمی، حمایت خاتمی، و موضعگیری صریح او علیه رویکرد معهود پروندهی هستهای، که البته بهنظر میرسد با اطلاع از مذاکرات پشتپردهی هستهای با آمریکاییها و، در نتیجه، در راستای رویکرد عمدهی نظام برای حل مسئلهی هستهای صورت گرفت. این سه عامل، در مجموع، بههمراه وعدههایی که در جهت آزادی زندانیان سیاسی و محصوران میداد، سبب شد فاصلهی معناداری با ساخت سیاسی قدرت در اذهان مردم پدید آورَد، و همین عامل هم باعث شد بتواند این تصویر را عموماً جا بیاندازد که پدیدهای متفاوت و مغایر با همهی دیگرانیست که برای رسیدن بهجایگاه ریاستجمهوری میجنگند.
روحانی اینبار هم در حال بهرهبرداری از همان روش است؛ البته آشکار است که با توجه بهاینکه بههرحال ۴ سال رییسجمهور بودهاست، لازم است ادبیات تندتری در موضعگیری در پیش بگیرد، که همان فاصلهی پیروزیبخش را ایجاد کند: همان فاصلهای که احمدینژاد با نامنویسی در انتخابات و موضعگیریهای تندِ دوپهلو کوشید ایجادش کند، ولی با ردصلاحیت در پیشبرد آن ناکام ماند. بهعبارت دیگر، روحانی میداند در فضای هیجانی مبارزههای انتخاباتی، که جلوهای از بازار سیاست است، که راه فروش یک کالا در آن، همچون هر بازاری، از تبلیغ مناسب آن میگذرد، و نه لزوماً کیفیت خوب آن، نمیتواند با تکیه بر عملکرد خود (صرفنظر از اینکه خوب است یا بد) رأی جمع کند؛ لذا باید بهتندی ِ فضا دامن بزند، تا بتواند اتفاقی را که در ۹۲ افتاد تکرار کند، و در همان مرحلهی نخست کار را تمام کند.
واقعیت آن است که رفتن انتخابات بهدور دوم اصلاً بهسود روحانی و یا جریانهایی که او نمایندگی میکند نیست: چنانکه در نتایج این نظرسنجی هم دیده میشود، ایدهی کاندیدای پوششی چنان جا افتادهاست که حتا عملکرد بهنسبت مناسب جهانگیری در مبارزات، خصوصاً در مناظرهی اول نیز، نتوانسته فاصلهی چشمگیری میان او و نامزدهای بیاهمیتی مانند میرسلیم یا هاشمیطبا ایجاد کند؛ در حالی که در سوی مقابل هر دو کاندیدا چنان جدی وارد میدان شدهاند که آراء میانشان تقسیم شدهاست، و با این وضعیت اگر انتخابات بهدور دوم برود، تیم پیروز همان زوج رییسی-قالیباف خواهدبود، که در دور دوم پشت یکدیگر خواهندایستاد؛ نه زوج روحانی-جهانگیری، که فاصلهی آراءشان فوقالعاده زیاد است، و جهانگیری رأیی جمع نکرده که بهسبد دور دوم روحانی بریزد.
صرفنظر از اینکه احتمال وقوع رویدادهایی نظیر حمایت هاشمی و خاتمی در روزهای آخر مبارزات انتخاباتی ۹۲ از روحانی، و کنارهگیری عارف در حمایت ضمنی از او، که ورق را در لحظات آخر بهسود او برگرداند، بسیار اندک است، زیرا هاشمی بهرحمت خدا رفتهاست، و تکرار موضعگیریهای خاتمی و حضور پررنگتر او در رسانهها، از اثرگذاری و موجسازی رسانهایاش تا اندازهی زیادی کاستهاست، روحانی برای پیروزی در انتخابات پیش رو، که حتماً باید در مرحلهی نخست کار را تمام کند، وگرنه در دور دوم بهاحتمال زیاد شکست خواهدخورد، نباید بکوشد تصویر غیریت خود را از هیئت حاکم در اذهان مردم حک کند؛ بلکه باید تعلق دیگران را بهاین هیئت بهاثبات برساند. بهبیان دیگر، اینکه روحانی بهتندی موضع میگیرد و، مثلاً، در فیلم تبلیغاتیاش ـــ تعمداً ـــ کاری میکند با سانسور روبهرو شود، ناتوان از برساختن این تصویر پراهمیت و پیروزیساز در ذهن مردمان است که «با بقیه فرق میکند». او چهار سال رییسجمهور بوده، و فقط رییسجمهوری چون خاتمیست که میتواند تا ابد متفاوت از دیگران باشد؛ زیرا در تمام دوران ریاستجمهوریاش با مشکلاتی بهمراتب حادتر از مشکلاتی که روحانی با آن روبهرو بود دستوپنجه نرم میکرد، و هماینک نیز ممنوعالتصویر است.
لذا روحانی نمیتواند خود را از «آنها» متمایز کند؛ بنابراین، باید وجههی همتش را این قرار دهد که بگوید دیگران همه از یک قماشاند: او میتواند حملاتش را بهرییسی تشدید کند، که در سکوت در حال افزودن بر آراء خود است، و سابقهی قضایی و تولیتی او را بهچالش بکشد، و میتواند بهچالشکشیدن قالیباف را بهجهانگیری بسپارد، که هم از سایهی او خارج شود و، با زدودن تصویر «کاندیدای پوششی»، آراء بیشتری را بهخود جذب کند، و هم از آراء قالیباف هرچه بیشتر بکاهد. جهانگیری نیز باید همان روش مناظرهی اول را در پیش بگیرد، که محور آن، اثبات تعلقش بهگفتمانی متمایز بهنام اصلاحطلبی بود، و با بیان سوابق اصلاحطلبانهاش، بکوشد آراء هرچه بیشتری از مرددها را بهخود جلب کند.