«تروریسم اسلام رادیکال»: یک نگاه اجمالی
بنا نداشتم ذیل سیاست هم چیزی قلمی کنم؛ با این حال، ظاهراً بنا نیست چنین باقی بماند ـــ از کُشتار اُرلاندو شروع میکنم و، در ادامه، میکوشم بهچند موضوع دیگر هم بپردازم.
احتمالاً سیر وقایع را میدانید: کسی بهباشگاه شبانهای که مختص همجنسگرایان بود حمله کرد؛ گروگانگیری و کُشتار، ماتم و عزا. در اینکه چنین کُشتاری مذموم است و سبعانه است هیچ تردیدی روا نیست؛ جان آدمیزاد محترم است، و دعا میکنم خدای تعالا، بهحق همین ماه مبارک، روح همهی درگذشتگان را قرین رحمت واسع خود کند، و بهبازماندگانشان ـــ مشخصاً مادر یکی از درگذشتگان، که تصویر پیامکهای ردوبدلشده میان او و فرزندش، و لمس بیواسطهی فاجعه، یکی از دردناکترین تصاویر این کُشتار وحشیانه است ـــ صبر عنایت فرماید.
بعد چه شد؟ پدر قاتل گفت فرزندش از مشاهدهی بوسیدن دو همجنس در خیابان «خشمگین» شدهاست و، از این رو، احتمالاً این کُشتار را بهراه انداختهاست. از نامش فهمیدند افغانتبار و مسلمان است؛ همسرش را یافتند، و او هم گفت قاتل اختلالات روانی داشتهاست. در میان این سه گزاره، آنچه توجهات را بهخود جلب کرد، این بود که قاتل مسلمان است و، لابد، ارتباطاتی با داعش داشتهاست؛ همین حوالی بود که وبسایتی منتسب بهداعش پذیرفت حمله کار آنها بودهاست ـــ در حالی که هیچ سندی دالّ بر ارتباط قاتل با داعش موجود نبود، و هیچکس هم نپرسید شاید داعش بلوف زده، تا اعتبارِ در حال زوالش را اعاده کند.
حالا چه شده؟ دُنالد ترامپ، که نامزد جمهوریخواهان در انتخابات ریاستجمهوری پیشِ روی ایالات متحد است، شب گذشته یک سخنرانی جنجالآفرین داشت و، مداوماً، بر طبل «تروریسم اسلام رادیکال» کوبید؛ چنانکه اندکی پیشتر، در توییتهایی، از رییسجمهوری این کشور خواستهبود یا این عبارت را بهکار ببرد، و یا کنارهگیری کند (!). احتمالاً ترامپ دلش را صابون زدهبود، که از این ماجرا بتواند برای خود ماهی بگیرد؛ بدینترتیب که اقبال بهاو، که ظاهراً پرچمدار مبارزه با تروریسم است، و مطابق همان سیاست تمامتطلبانهای که «دشمن» میآفریند، تا وحدت خلق کند، رفتار میکند، فزون شود، ولی نه: ماجرا چیز دیگریست.
اکنون روشن شده قاتل مرتباً بهاین باشگاه شبانه آمدورفت داشتهاست و، حتا، پروفایلی در یک برنامهی ویژهی ملاقات همجنسگرایان داشتهاست؛ اَمارات روشنی بر اینکه خودِ قاتل نیز همجنسگرا بودهاست، و این بِدانمعناست که «خشمی» که پدر قاتل از آن سخن گفتهبود، بهاحتمال زیاد ریشههایی که رسانهها میخواهند نداشتهاست، بلکه ظاهراً موضوع چیزی از جنس شکست عشقی، حسادت، و کینتوزیهای اینشکلی بودهاست، که طبعاً ربطی بهدین، مذهب، و یا نژاد انسان ندارد. البته هنوز ماجرا دچار سایهروشن است، ولی انتشار همین یک خبر، نشان میدهد حزم چه فضیلت مفقودی در سیاستورزیست.
شاید زمانی بیشتر دربارهی زوج هیلاری کلینتُن ـ دُنالد ترامپ نوشتم (هنوز قطعاً روشن نیست هیچیک از ایندو نامزد نهایی حزب متبوعشان باشند؛ پای کلینتُن در ماجرای نامههای محرمانه همچنان گیر است، و ترامپ هم، اگرچه کارآفرین و شخصیت رسانهای موفقیست، در اندازههای ریاستجمهوری ایالات متحد نیست ـــ فرض کنید این شخص، فقط با این موضعگیریهای شتابزده، قرار است فرماندِه کل بزرگترین ارتش جهان باشد)؛ چنانکه بعید نیست دربارهی ریشههای داعش بنویسم: اینکه اتفاقاً، چنانکه ترامپ میگوید، «تروریسم اسلام رادیکال» موضوع مهمیست، و باید بِدان پرداخت؛ منتها کلام ترامپ، سخن حقیست که از آن ارادهی باطل شدهاست. بهعبارت دیگر، ریشهی داعش، واقعاً، در «تروریسم اسلام رادیکال» است؛ اما فقط در صورتی که معنای درست هر سه لفظ این ترکیب را مُراد کنیم: «تروریسم»، «اسلام»، و «رادیکال».