واژه

سوگند به واژه، و آن‌چه واژه می‌سازد

واژه

سوگند به واژه، و آن‌چه واژه می‌سازد

طبقه بندی موضوعی

در رثای میهن: عقب‌گردی کمدی به‌گذشته‌ای تراژیک

سه شنبه, ۲۷ خرداد ۱۳۹۹، ۱۱:۱۷ ق.ظ

هجدهمِ برومر لوئی بُناپارت، یکی از محک‌های بررسی روش‌مند تاریخ برای به‌فهم‌درآوردن آن است؛ اثر کارل مارکس، یکی از استوانه‌های اندیشه‌ی سیاسی، که هنوز می‌توان با دست‌گاه فهمی که سال‌ها پیش ارائه کرده تاریخ را درک کرد، ولی بعید نیست در میان انبوه هواداران عامی‌اش، که خود را «چپ» می‌خوانند، برخی ندانند عنوان این کتاب اصلاً چطور خوانده می‌شود.

فصل اول این کتاب با این جملات آغاز می‌شود (نقل‌قول از ترجمه‌ی محمد پورهرمزان):

هگل در جایی می‌نویسد که تمام حوادث و شخصیت‌های بزرگ تاریخ جهانی به‌اصطلاح دوبار ظهور می‌کنند، ولی او فراموش کرد بیافزاید که بار اول به‌صورت تراژدی، و بار دوم به‌صورت کمدی مسخره ... برادرزاده به‌جای عَمّ. در اوضاع‌واحوال مربوط به‌ظهور دوم هجدهم برومر نیز، همین کاریکاتور مشاهده می‌شود.

اشاره‌ی مارکس در ذیل این نقل‌قول به‌کودتای لوئی بناپارت (برادرزاده‌ی ناپلئون بناپارت) در فرانسه است: این کودتا عملاً علیه جمهوری دوم این کشور به‌وقوع پیوست، و تقریباً در سال‌روز کودتای ناپلئون علیه انجمنِ گردانندگان انجام شد؛ «هجدهم برومر» هم تاریخ این دو روی‌داد تاریخی‌ست، بنا بر تقویم انقلابی فرانسه.

خبرهایی که در مورد پرونده‌ی هسته‌ای ایران به‌گوش می‌رسد، نشان می‌دهد این حکم تاریخی بار دیگر در حال اثبات است: مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی خواستار دست‌رسی به‌دو مکان تازه در ایران برای بازرسی شده‌است؛ سه کشور عمده‌ی اروپایی هم می‌خواهند قطع‌نامه‌ای تصویب کنند که از ایران می‌خواهد با آژانس هم‌کاری کاملی داشته‌باشد.

در وضعیت معمول کشورهای عضو آژانس، هیچ رکنی مطابق اساس‌نامه‌ی این نهاد حق ندارد مستند به‌گزارشی به‌جز گزارش بازرسان آژانس خواستار چیزی شود؛ اگرچه اگر پرونده‌ی کشوری در شورای امنیت مطرح باشد، امکان استناد به‌گزارش‌های غیررسمی، از جمله جاسوسی، برای وضع تحریم وجود خواهدداشت.

در موضع‌گیری اخیر مدیرکل آژانس، و قطع‌نامه‌ای که سه کشور اروپایی به‌دنبال تصویب آن هستند، مستند درخواست از ایران اطلاعاتی‌ست که اسرائیل به‌آن‌ها دست یافته‌است و، چون ایران از فصل ۷ منشور خارج شده‌است، قاعدتاً قابل استناد نیست، ولی، همان‌گونه که بارها گفته‌ام، هرگونه قاعده‌ای در حقوق بین‌الملل شأنی بالاتر از کشک ندارد.

مسیری که سال‌ها پیش طی شده‌است، بار دیگر آغاز شده‌است: ایران، تحت شدیدترین نظام بازرسی و راستی‌آزمایی تاریخ آژانس، در حالی که در جریان مذاکرات برجام به‌تمامی سؤالات این نهاد پاسخ داده‌است و، حتا، اعلام شد پرونده‌ی خطرناک «مطالعات ادعایی» نیز بسته شده‌است، باز هم ملزم به‌پاسخ‌گویی به‌پرسش‌هایی‌ست که تمامی ندارند.

روایت دوباره‌ی ماجرایی که از سال‌های آغاز این هزاره آغاز شد، و بحران‌های ناشی از آن را با همه‌ی وجودمان در کوچک‌شدن مستمر زندگی‌های‌مان لمس کرده‌ایم، در آستانه‌ی رسیدن ریال به‌دره‌ای دیگر با فتح ارزشی معادل یک‌بیست‌هزارم دلار آمریکا، جز غم‌وغصه و حِرمان چیزی ندارد؛ چه فرصت‌های توسعه‌ای که همگی سوخت.

بازمی‌گردم به‌نقل‌قول صدر این نوشتار؛ مشاهده‌ی سَرسَری این نزدیک به‌بیست سال هم، تکرار گروتِسْک‌وار تاریخ را به‌تمامی به‌نمایش می‌گذارد. کمال خرازی، در آستانه‌ی روی‌کارآمدن احمدی‌نژاد، درباره‌ی آخرین بسته‌ی پیش‌نهادی طرف‌های اروپایی، به‌جک استرا (وزیر خارجه‌ی وقت بریتانیا) گفته‌بود: «شکلات‌ه جَک، شکلات».

و اکنون نیز، همین وضعیت را می‌بینیم: دور تازه‌ای از فشار نهادهای بین‌المللی، با سائق برآوردن مطالبات آمریکا؛ بدون چشم‌انداز روشنی از حل‌وفصل موضوع، در آستانه‌ی پایان دولتی که بیش از هر دولت دیگری در تاریخ ایران، اداره‌ی کشور را به‌روابط بین‌الملل وابسته می‌دانست، و طَرْفی هم از این روی‌کرد نبست.

لابد دولت بعدی، با شعار مقاومت روی کار می‌آید: به‌همان ترتیبی که احمدی‌نژاد در سال ۱۳۸۴ قدرت را در دست گرفت؛ دفعه‌ی پیش با تراژدی برباددادن صدها میلیارد دلار درآمد نفتی روبه‌رو شدیم و، این‌بار، قرار است با کمدی سیاهی مواجه شویم، که تنه به‌تنه‌ی لطیفه‌های دلقک می‌زند، با همان خنده‌های زهرآگین، و با همان سرانجام خون‌بار.

۹۹/۰۳/۲۷
محمدعلی کاظم‌نظری

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی