چندخطی هم دربارهی ماه مبارک
امروز نخستین روز از ماهیست که در آن روزه نگاه میداریم، که فینفسه مبارک هست؛ با این حال، تبریک این کمترین را بابت فرارسیدن رمضان پذیرا باشید، که پیامبر (روحی فداه) دربارهاش فرمود (بِحارُالأنوار، جلد ۹۳، صفحهی ۳۴۶): «لَوْ یَعْلَمُ الْعَبْدُ مَا فِی رَمَضَانَ لَوَدَّ أَنْ یَکُونَ رَمَضَانُ السَّنَة ـــ اگر بنده میدانست چه در ماه رمضان هست، میخواست که تمامِ سال، رمضان باشد».
اما بعد؛
حضراتی که روزه میگیرند، البته واجب خدا را بهجای میآورند، که امید است مأجور باشد؛ مُبطِلات این واجب هم، انگشتشمار است، که احتمالاً همگی میدانید. کوچکتر از آنام که بخواهم توصیهای بهتان بکنم، ولی بهخودم میگویم که بوی بد دهانم، بههمریختگی اعصابم از گرسنگی، ناپاکیزگیِ ناشی از بیحوصلگیام، دودَرهکردن کارم از خستگی، گرچه روزهام را باطل نمیکنند، ولی هریک حقی را زیر پا میگذارند، که محترم است، و تعدی بهآن، موجب عِقاب اُخروی.
توجه کنید که روزهداشتن، هیچ حقی را برای شما، بهجهت ممانعت دیگران از خوردن و یا آشامیدن، ایجاد نمیکند؛ بهعبارت دیگر، روزهداری، گرچه موجب اجر اخرویست، ولی هیچ حقی برای تعدی بهحریم عمومی بهما نمیدهد. اگر کسی، بههر دلیل، از جمله اینکه عذر شرعی دارد، ناتوان از روزهداریست، و یا اصلاً مسلمان نیست که بخواهد روزه بگیرد، روزهدار نیست، بهسادگی میتواند غذا بخورد و آب بیاشامد؛ اینکه بگوییم «مراعات منِ روزهدار را بکن، که اشتهایم تحریک نشود»، وجه شرعی ندارد ـــ در حقیقت، اینکه اویِ ناروزهدار مراعات میکند، و جلویمان غذا یا آب نمیخورد، بهما محبت کردهاست.
ببینید دوستان؛ روزهداشتن برای این است که واجب شرعی را بهجای آوریم ـــ مابقی حرفها، اینکه روزهداری برای آشناشدن با رنج فقراست، یا برای تندرستی مفید است، و یا لازمهی پالایش جسم و جان است، صرفاً گمانهزنیهاییست که مطرح میشود، تا کمکحال ایمان تحلیلرفتهیمان باشد. حقیقت آن است که حتا اگر تمام این حرفها نادرست هم باشند (صرفنظر از اینکه مَحمِل شرعی ندارند)، باز هم روزهی ماه مبارک، بنا بهتصریح آیات و روایات متعدد، واجب میبود؛ لذا اگر برای سلامتی روزه میگیریم، یا هر چیز دیگری، جُز قُرب الاهی، و بهجایآوردن واجب شرعی، بهتر است یکی از رژیمهای متعددی را که وجود دارد بیازماییم.
رفقایی هم که بهدنبال امر بهمعروف و نهی از منکر هستند، و میخواهند مزهی خوشطعم ایمان را بهدیگران نیز بچشانند، کمی تأمل بفرمایند: مهمترین نکتهی مغفولماندهی این رفتار، که باید مفصلتر بهکل آن، و بهقانونی که جهت حمایت از آن وضع شدهاست، پرداخت، این است که اولاً واجب نیست؛ بلکه تحت شرایطی، که در رسالههای عملیهی آقایان علما مندرج است، واجب میشود و، حتا، در شِقّ وجوب نیز، مراحل متعددی دارد، که باید مراعاتشان کرد، وگرنه از دایرهی فعل واجب خارج شدهایم و، متعاقباً، از آنجا که متعرض حریم آدمیزاد شدهایم، ممکن است مرتکب حرام شدهباشیم. اگر میخواهید «روزهخواران» را امر بهمعروف و یا نهی از منکر کنید، ابتدا خوب رسالهی مرجع تقلیدتان را بخوانید، و مطمئن شوید کسی که میخواهید امر بهمعروف و یا نهی از منکر کنید، اولاً مسلمان، ثانیاً شیعه، ثالثاً دوازدهامامی، و رابعاً مقلد مرجع تقلید شما باشد؛ بعداً تازه میتوانید، بههمان ترتیب مندرج در رسالهی مرجع تقلیدتان، که شرط واجبشدن امر بهمعروف و نهی از منکر را، احتمال تأثیر میداند، وارد مراحل این رفتار شوید.
دعا میکنم همهیمان، در پایان این ماه، بهآدمهای بهتری بدل شدهباشیم.