مناظرهی سوم: اینجا باشد
حالا که بحث از متن و حاشیه و اصول و فروع مناظرهی سوم داغ است و، احتمالاً، در هیاهوی موضعگیریها و منازعات جنجالی این مناظره، برخی اظهارات مهم گم خواهدشد، خوب است این وعدهی روحانی در اینجا درج شود و ماندگار باشد؛ وعدهای که مهمترین و بزرگترین وعدهایست که یک نامزد انتخابات ریاستجمهوری در تاریخ ایران بر زبان آوردهاست، و جالب است که تا این لحظه، کسی آن را پررنگ نکردهاست ـــ این بسا کمتر کسی آن را جدی گرفتهباشد؛ الله اعلم.
باری؛ روحانی در این آخرین مناظره، در بخشی که بهجمعبندی اختصاص داشت و، قاعدتاً، محل بیان مهمترین دیدگاههایی بود که هریک از نامزدهای میخواستند در ذهن مردم ماندگار شود، چنین عبارتی را بر زبان آورد (مأخذ این نقلقول اینجاست؛ اگرچه «فارس» خبرگزاریای مخالف روحانیست، ولی این عبارت را عیناً منتقل کردهاست):
بنده اکنون بهملت ایران میگویم که آمادگی دارم در چهار سال بعد، غیر از تحریمهای هستهای، که در این چهار سال برداشتم، مابقی تحریمهای ملت ایران را هم بهخوبی و با قدرت بردارم.
من بعید نمیدانم روحانی کاملاً احساساتی شده و این اظهارات را بیان کردهباشد؛ زیرا در حالت عادی سخت است چنین وعدهی بزرگی را، که روشن است مستلزم چهدگرگونیهای شگرفیست، بهمردم داد. تحریمهای باقیمانده تحریمهاییاند که از مغایرت ادبیات جمهوریاسلامی با ادبیات مستقر بر جهان ناشی میشوند؛ اگرچه برجام، با تمهید انضمام ایران بهنظم جهانی، و پذیرش این امر از سوی مجموعهی نظام، که ضامن حفظ امنیت کشور در برابر دستاندازیهای نظامی و غیرنظامی بیگانگان، میتواند یک قطعنامهی شورای امنیت، و نه دانش هستهای، باشد، بهنوعی موجد تغییر در ادبیات نظام شدهاست، ولی برداشتهشدن تحریمهای غیرهستهای ـــ از قبیل تحریمهای موشکی و یا حقوقبشری ـــ کاری نیست که یک رییسجمهور، هرقدر قدرتمند، بهتنهایی بتواند آن را انجام دهد.
این تحریمها، ناشی از بنیادیترین ویژگیهای جمهوریاسلامیاند، که خوب یا بد، با نظم مستقر بر جهان سازگاری چندانی ندارد؛ اینکه حکومتی بخواهد هرگونه خود مایل است امنیت ملی خود را تضمین کند و، ضرورتاً، تن بهاقتضائات نظم جهانی برای حفظ امنیت خود ندهد، و چنان با ایالات متحد ناسازگار باشد، که آماج مجموعهای از شدیدترین تحریمهای یکجانبهی این کشور واقع شود، تا همهی اجزاء کشور زیر تحریم برود، و همهی الزامات قانونیاش زیر ذرهبین حقوق بشر باشد (فقط یکلحظه وضعیت حقوق بشر را در ایران با عربستان مقایسه کنید، و بهخاطر بیاورید عربستان نهتنها با تحریمی در زمینهی حقوق بشر مواجه نیست، که عضو شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد هم هست، و یکی از اصلیترین همپیمانهای آمریکا در منطقهی ما)، ناگزیر سبب میشوند بوی ناسازگاری از جمهوریاسلامی بهمشام برسد، و مهیای تحریم باشد. عجالتاً کاری بهریشههای تاریخی این مغایرت نداریم، که میتوان بهخوبی نشان داد این ویژگیها ذاتیِ ایرانیجماعتاند، که میخواهد استقلال داشتهباشد و، حتا، حاکم نسبتاً وابستهای چون محمدرضا پهلوی هم بر همین مدار حرکت میکرد، و این سنجه را تا خیلی پیشتر هم میتوان در تاریخ ایران جُست.
حالا اینکه شخصی چون حسن روحانی بخواهد این منطق را وارونه کند، و از دری با جهان وارد شود که همهی تحریمهای غیرهستهای هم مرتفع شود، مستلزم این است که کل ساختار جمهوریاسلامی، همنوا با روحانی، ادبیاتی دیگرگون را دنبال کند، که موجب استحالهای در نظام جهانی باشد؛ اینکه واقعاً چنین چیزی ممکن است، البته نیازی بهچونوچرا ندارد: خود بنده بارها نوشتهبودم که برجام سرآغازی بر پایان ادبیاتی از جنس آن است که ذکرش رفت، اینکه روند این خاتمه چگونه است، میتواند محل مناقشه باشد و، البته، اینکه روحانی بخواهد کل این روند را پیش ببرد (با فرض اینکه وعدهی موضوع این نوشتار را آگاهانه بر زبان جاری کردهباشد)، ضمناً دالّ بر این است که او در سودای جایگاهی فراتر از ریاستجمهوریست، و این انتخابات را درآمدی بر آن میبیند؛ درآمدی که پیروزی در آن را نیز چنان قریب میبیند که چنین وعدهی غریبی بدهد.