چرا از برقراری قرنطینه إباء دارند؟
با اظهارات اخیر روحانی، دیگر معلوم شدهاست که حتا بهرغم تشکیل قرارگاهی در ستاد کل نیروهای مسلح برای مقابله با کرونا، احتمالاً خبری از قرنطینه، بهمفهومی که در دنیا رایج است و، پس از استانهای معدودی در چین، هماکنون در سراسر ایتالیا شاهد آن هستیم، در کار نخواهدبود؛ پس از پوزخند بهسازمانی عریضوطویل ذیل ستاد کل نیروهای مسلح، بهنام سازمان پدافند غیرعامل کشور، که سالانه میلیاردها تومان از درآمدهای ملی را هرز میدهد، و معلوم نیست در این شرایط که کشور نیازمند خدمات آن است دقیقاً چهکار میکند، که لازم آمدهاست نهادی تازه بهنام «قرارگاه بهداشتی ـ درمانی امام رضا» پا بهعرصهی وجود بگذارد، نوبت بهآن میرسد که موضوعی مهمتر را بررسی کنیم.
هم از اظهارات علنی، و هم از عملکرد کلی پس از اعلام رسمی ورود کرونا بهکشور، روشن است دولت و، بهعبارتی، کل حکومت، از برقراری قرنطینه در ایران إبا دارد؛ در شرایطی که چین با قرنطینهای سفتوسخت موفق شدهاست تا اندازهی زیادی این بیماری را کنترل کند، چرا دولت ایران از برقراری این ترتیبات خودداری میکند؟ در پاسخ بهاین پرسش، علاوه بر توجه بهناتوانی لجستیکی کل حکومت در تأمین نیازهایی که متعاقب اعلام قرنطینه ملزم بهبرآوردن آنهاست، و شهردار تهران هم امروز اشارتی بهآن کردهاست، باید در خصوص اثری که این تصمیم بهعنوان یکسیگنال عمومی بر جامعه میگذارد تأمل کرد.
لطمهای که چین از وقفهی ناشی از کرونا در فعالیتهای اقتصادیاش دریافت کرد چشمگیر بودهاست؛ تا بِدانجا چشمگیر که ممکن است این لطمه موجب شود اقتصاد دنیا پس از دورهای یازدهساله رشد پیوسته وارد دورهای از رکود شود. با این حال، نظام مالی و پولی چین از این لطمه کمر راست خواهدکرد؛ زیرا این کشور دارای بزرگترین ذخایر دلاری، و یکی از بزرگترین ذخایر طلای دنیاست، و این موضوع کمک میکند ناتوانی احتمالی چین در بازپرداخت قروضی که با اطمینان از تداوم رشد اقتصادی قدرتمند و پیوستهاش دریافت کردهاست، و میزان آن به ۳۰۰درصد تولید ناخالص داخلیاش نیز میرسد، تا اندازهی زیادی جبران شود.
اما دولت ایران از چنین منابعی بیبهره است و، اگرچه یکی از کمبدهیترین دولتهای جهان از منظر اعتبارات خارجی هستیم، در صورت اعلام قرنطینهی عمومی و اجرای سختگیرانهی آن این پیام بهمردم منتقل میشود که اوضاع خیلی جدیست و بحرانْ واقعیست؛ در این صورت، ممکن است مردم برای صیانت از داراییهایشان بهجای صفکشیدن در مقابل پمپهای بنزین و سوپرمارکتها، بهبانکها هجوم بیاورند، تا وجوهشان را از حسابهای بانکیشان خارج کنند. نیک میدانیم کارویژهی بانکها خلق پول است؛ یعنی از محل سپردههای غیردیداری مردم، در مدتی که این سپردهها بهرؤیت مردم نمیرسد، اقدام بهپرداخت تسهیلات میکنند و، بدینترتیب، حجم پول را افزایش میدهند: متوسط نرخ خلق پول در بانکهای دنیا حدوداً ۱۲ برابر است، و در ایران ظاهراً چیزی در حدود ۵ برابر است (اینجا و اینجا).
در نتیجه، در صورت هجوم همه یا بیشتر مردم بهبانکها برای دریافت وجوهشان، بانکها ـــ نه فقط در ایران ـــ بهطور طبیعی از پرداخت موجودی حسابهای مردم ناتوان خواهندبود؛ در ایران، بهعلت تحریمها و هرزرفت منابع کشور در اثر فساد گسترده و سوءمدیریت دامنهدار و، در شرایطی که بانکها وضعیت استانداری از منظر مقررات مالی بینالمللی نیز ندارند، در صورت بروز چنین مسئلهای، دولت برای جلوگیری از بحرانی که میتواند کشور را در چاهی بزرگ بیاندازد، بهتنها راهکار ممکن دست خواهدزد: چاپ پول؛ نظیر همان روشی که برای حل بحران مؤسسات اعتباری بهکار بست، و برای آنکه شکاف اعتماد عمومی بهنظام بانکی کشور عمیقتر، و بازار پول کشور دچار بحران نشود، افزایش حجم نقدینگی و تورمِ متعاقب آن را بهجان خرید، و بدهی این مؤسسات را تسویه کرد.
بنابراین، سیاست دولت در خصوص کرونا بر همین محور رسانهایِ صِرف خواهدچرخید، تا کاری کند با استفاده از فرصت تعطیلات نوروزی، مردم در خانه بمانند؛ بلکه بتواند جلوی شیوع این بیماری را بگیرد، و یا اینکه دستکم سرعت گسترش آن را کُند کند. در این صورت، ممکن است بتوانیم از این بحران با لطمات کمتری گذر کنیم؛ در غیر این صورت، از آنجا که طبعاً امکان کاستن از سرعت فعالیتهای اقتصادی جامعه و یا توقف موقت آنها برای مدت طولانی امکانپذیر نخواهدبود، شاهد انفجاری در ابتلاء بهکرونا خواهیمبود.
در نوشتهی دیگری، بهاین موضوع خواهمپرداخت.